محل تبلیغات شما
دوباره چک می کنم.شروع نمایش بیست و یک و چهل و پنج دقیقه.نیم ساعت قبل از شروع نمایش در سالن حضور داشته باشید.

برای دیر نرسیدن همیشه استرس دارم.از کودکی این استرس دیر نرسیدن را با خود حمل می کنم.دیر نرسیدن به مدرسه.دیر نرسیدن به بازی فوتبال با بچه ها.دیر نرسیدن به مسجد و من همیشه سر وقت می رسیدم ولی همچنان استری دیر نرسیدن با من است.

یادم می آید روز برای رفتن به سینما برنامه چیده بودیم.من و سید مرتضی داداشم و یکی از رفقا.نوجوان بودیم و عاشق فیلم دیدن در سینما.باید با تاکسی به اندیمشک می رفتیم.چهار راه سیمتری قرار گذاشته بودیم.دیر شده بود و سید مرتضی شاکی .

از اول شرط کرده بود که اگر دیر برسیم من داخل سینما نمی شوم.من باید از اول فیلم را ببینم.محال است فیلم شروع شده باشد و من وارد سالن سینما شوم.

قبول کرده بودیم که دیر برسیم داخل سینما نشویم و بر گردیم.

سر چهارراه سیمتری که رسیدیم دوستی که قرار بود همراه ما باشد دیر آمد و کلی معطل شدیم.با محاسباتی که سید مرتضی کرد محال بود به موقع به شروع فیلم برسیم.سید مرتضی گفت من نمی آیم.

به اول فیلم نمی رسیم و من فیلم را از اول نبینم وارد سالن نمی شوم.بهتر است برگردیم برویم خانه و روزی دیگر بیاییم.

تمام این جملات را با خشمی فروخورده بیان می کرد.نگاهش سراسر عصبانیت بود و به احترام رفیقمان آرام حرف می زد ولی قبول نکرد و نیامد.

ما هم دست از پا درازتر برگشتیم خانه.

هنوز هم این استرس را دارم.دیر نرسیدن به سینما 

دیر نرسیدن به نمایش 

دیر نرسیدن به کنسرت 

این گربه های متفاوت و عجیب

دیر نرسیدن های من

فرفره ی من و سید مسیح

نرسیدن ,فیلم ,سینما ,مرتضی ,اول ,نمی ,دیر نرسیدن ,نرسیدن به ,سید مرتضی ,و من ,از اول

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تحصیل در خارج از کشور